آسمان دلم ابری ست
پرستوها و قمری ها، با گریه میخوانند.
از دل من همگان رفتند اگر روزی
تپش های قلب خسته ام،
ضرباهنگ نام تو را خوب میدانند.
اینجا هوای دلم سرد است
آسمان دلم ابری ست
زمینه ای خاکستری ست قلبم
نمانده است حتی ذره ای گرما و رنگ
از قلب سرخی که داشتم قبلا.
آیا تو میدانی، باعث احوال اکنونی؟
آیا تو میدانی، که هرچه دورتر میشوی از من
بیشتر در یاد این غمخانه میمانی؟
آیا میدانی، فراموشی دروغ است؟
و خاموشی، ز قلبت سنگ میسازد
آیا نمیدانی غرور امروزمان
بعد از آنکه عمرمان رفت به باد،
رنگ میبازد؟
آسمان دلم ابری ست
آه، آسمان بی پرنده، علت سردی ست.
(یا.سین/31خرداد1400)