فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خراسان» ثبت شده است

می‌دونید چرا بعضی‌ها با کوچک‌ترین حرفی از شما می‌رنجند؟! | چون برای صاحب اون کلمات ارزش زیادی قائل هستند | اگر رفیق شما، حتی به شما بگه گاو! کمتر ناراحت می‌شید تا وقتی که مثلا پدرتون بهتون بگه گاو! | اگر پسرخاله‌ی شما بهتون بگه تو اسکلی! کم‌تر ناراحت می‌شید اگر همین حرف رو خاله‌تون بهتون بزنه! | درواقع مسئله‌ی ما خود اون حرف‌ها نیستن، بلکه صاحب اون کلمات و جملات هستند که برای ما ارزشمندن. | اگه من توی یه هواپیما به خلبان بگم احتمالا یه مشکلی توی متور هواپیما هست چون داره یه صدای عجیبی میده، هرگز اون خلبان رو حتی حساس هم نمی‌کند | اما اگر همین حرف رو کاپیتان کامبیز پورقناد که بعنوان یه مسافر توی هواپیما نشسته بزنه، احتمالا اون سفر رو چندساعتی به تعویق میندازن تا مجدد بررسی‌کنن مشکل هواپیما رو | چون توی ایران فقط چندنفر با تخصص و تجربه‌ی کاپیتان پورقناد وجود دارند | گاهی هم این شکلیه، تو صاحب اون کلمات رو، توی دنیای خودت آدم بزرگی میدونی | و روی تک‌تک کلمات‌ش حساب میکنی | توی دنیای هر آدمی کمتر از تعداد انگشت های یک دست همچین آدمایی وجود دارن | اما حرف‌هاشون، طعنه‌هاشون، انتقادهاشون برای ما هزاربرابر دیگران ارزش داره.
پس وقتی می‌پرسید: | چرا با کوچک‌ترین حرف رنجیدی؟! | در پاسخ می‌شنوید: زیرا صاحب آن کلمه، زیاد برایم ارزشمند بود.

-یاسین|آذرچهارصدودو|#نیم_یادداشت

یک نوع توت سفید هست که یک رقم‌اش به اسم «توت هرات» شناخته می‌شود | صدالبته اگر از اهالی خراسان باشید هم طعم توت‌اش را چشیده‌اید و هم از سایه خنک‌اش بهره‌مند شده‌اید | در کهن‌سالی ساقه‌ای تنومند و قوی‌ دارد و سایه پهناوری برای ره‌گذران مهیا می‌کند | امروز که خیلی تصادفی تصاویری از آن را می‌دیدم، پیش خودم گفتم: «کاش ما هم کمی برکت داشته‌باشیم برای دیگران، حداقل به قدر توتِ هرات»
بی‌توجه به‌آن‌که طرف کی‌ست، چه‌کاره است، سواره است یا پیاده؟! | دست نوازش را برسر کوچکتری می‌کشیدیم و پیش پای بزرگتر هنوز بلند می‌شدیم و خودمان را کمترین می‌دانستیم.
در بندِ ایرانی و افغانستانی و فلسطینی هم نبودیم | همه، خودمان بودیم و برادران‌مان | به‌مثابه توتِ هرات که گرچه ایرانی نیست، اما برسر ایرانیان زیادی سایه انداخته و کام خیلی‌ها را شیرین کرده است | برکت، ازین جنس است خلاصه.

یاسین|آبان‌چهارصدودو