فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیرخانی» ثبت شده است

روحیه‌ام زنده است؛ به نورِ کم رمقِ امید | از هرچه می‌دانستم بی‌دریغ بخشیدم | چیزی را پنهان نکردم جز آنچه دیگران را هم آزار میداد | توقعی از کسی ندارم | و اگر می‌خواهید همین نور کم‌رمق امید را در من فوت کنید؛ از من توقع داشته باشید! | و حالا تو فکرمیکنی لابد از لای خروارها کتاب آمده‌ام بیرون؟ نه! | اما اگر آنچه که می‌خواندم، با شرافت در تعارض نبود، به زندگی‌ام اضافه کردم | آدم با دانسته‌هایش شاید جایی از دنیا را نگیرد اما یحتمل [به زور مسئولیتی که ایجاد میشود] یک قدم به لبه‌ی پل صراط نزدیک‌تر میشود | آن‌قدر که باید، خوب بودم | و بیش‌از آنچه باید، خوبی دیدم | شُکر

-یاسین، نیم‌یادداشت، اسفندچهارصدودو

کاش میشد به جز آدم بودن، ماهیت دوم داشت و به‌طور پاره‌وقت زندگی‌کرد. اونوقت من از ۴صبح خروس‌خون چراغای خونه‌ی مادربزرگا که روشن می‌شد، یه پرنده میشدم میرفتم لای درختای تو حیاط‌شون. و فقط شب، برای خوابیدن به انسان‌بودنم برمی‌گشتم.

-یاسین، زمستان‌چهارصدودو