فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

گِله‌ای نیست زُلف بپوشان و برو
امشبم چشمِ مرا باز بگریان و برو

تا ندانند رقیبان که مرا تَرک کنی
پیش‌ِچشم دگران مرا بخندان و برو

ما که با دیدن زلف تو خدا را دیدیم
پس برایم بگذار طُرّه‌ی ایمان و برو

گرچه شرمم نگذاشت بگویم از دلتنگی
اندکی صبر کن در شهر خراسان و برو

من سر از تن نشناسم در وقت وصال
باز نادیده‌بگیر این سروسامان و برو

روز هجران تو خو کرد به مستی مِی
رو بگیر از این مرد پریشان و برو

مانده بر شانه‌ی من تاری از آن موی کمند
زلفِ دیوانه‌ی عریان، دل‌بسوزان و برو

اگر از امیر خود سیر شدی پس برسان؛
تیغِ تیزی به فینِ کاشان و برو

-یاسین/مهر١۴٠٢

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی