فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

در چندساله اخیر فهمیدم هرچه درباره‌ی یک موضوع در جامعه‌، سخت‌گیری بیشتری به خرج داده می‌شود و یا مرتکبان آن گناهکار خطاب می‌شوند، افراد سرخورده از برچسب گناه، میل بیشتری برای دو یا چند چهره داشتن پیدا می‌کنند! | آنها زیر نقاب‌ها پنهان می‌شوند و با سرعت بیشتری به سمت مسیر ممنوعه پیش می‌روند‌ | مشابه اتفاقی که برای مسئله‌ی حجاب رخ داده است | و حالا به شکل دیگری درباره‌ی انتخابات، آرا باطله، مشارکت تلخ و...!

کاش می‌شد دنیا را بگذاریم برای هرکس میل‌اش به دروغ و دزدی و خیانت و نفاق است. و با چندنفر آدم برویم یه گوشه‌ی جهان، برای خودمان زندگی کنیم.

دیروز کمی در حیاط قدم زدم. به تازگی یک‌نفر باغبان آورده بودیم و درخت های حیاط را پاک لخت کرده مردک! بخصوص اینکه یاس جلوی زیرزمین را زیادی کوتاه‌بُری کرده‌است. یک پرنده با لهجه‌ای زیبا زده بود زیرآواز. با این وضعی که از سلمانی درخت ها به جا مانده آن بیچاره هم مثل سابق نمیتواند خودش را قایم کند. بنظرم دوتا یک‌ربع ورزش کردم و داستان مردی که نفس‌ش را کشت، اثر صادق هدایت را خواندم. این بخشی از داستان است:
چقدر از مردمان گاهی خودشان را از پرنده‌ای که در تاریکی شبها ناله می‌کند گم گشته تر و آواره‌تر حس می‌کنند؟
عصری دم‌نوش هل و آویشن گذاشتم و نشستم به خواندن کتابی که به تازگی یکی از کتاب‌فروش‌های شهر برای‌م‌‌‌ فرستاده است تا بخوانم و نظرم را بدهم. نام‌ش هست "پنج حکایت"  و اثر شکسپیر است با ترجمه‌ی علی‌اصغر حکمت. نمی‌خواستم درخواست‌ش را قبول کنم. این‌طور با پیش‌زمینه کتابی را خواندن اصلا برای‌م جذاب نیست. همین‌که میدانی باید چیزی پیداکنی تا به‌طرف راجب این اثر توضیحی داده باشی، نمی‌گذارد از تمام تمرکزم برای مطالعه استفاده کنم.

 

یاسین | آذرماه چهارصدودو

عشق موتور محرک قلب است | بنابراین؛ احتیاج به عشق در تاهل از تجرد هم بیشتر است | و بنابراین؛ آنچه از عشق در دوران تجرد درک می‌کنید | گرچه سوزان‌تر است | اما همه‌ی عشق نیست.
#بگو_یاسین_گفت

این روزها، بعضی حرف‌ها، چرک‌کرده روی روح‌مان عزیزم | این روزها که حرف یک‌دیگر را نمی‌فهمیم؛ برای لجبازی و عقده‌گشایی، گلو وجدان را فشار می‌دهیم | نقاطی، پرت‌شده‌ایم با فاصله‌هایی دور از هم | که گیج، که عصبی، که کَر، که کور | و تنها چاره‌ای جز صبر نداریم انگار!
این روز‌ها، روزهای مُرده‌ایست | باورکن؛ الان زمان خوبی برای جدال ما نیست | گرچه هرکدام‌مان کشته‌ی سیاست‌ورزی‌های نجس و متعفن عده‌ای گاو هستیم؛ | هم من، هم تو | اما من، عمیقا دلم برای تو تنگ است | تو کسی نبودی که این جنایت‌ها را ببینی و نه‌تنها صدای‌ات در نیاید، که حتی ظالم را نوازش کنی! | من دلم برای تو و کسی که بودی، عمیقا تنگ است | یک شکل مظلوم هم ماییم؛ که از یک‌دیگر متنفرمان کرده‌اند.

یاسین | مهرچهارصدودو