فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عطار» ثبت شده است

 

‏گفت: به چه کار آمده‌ای؟
‏گفت: تا از تو آسایشی یابم و مؤانستی.

‏عطار، در این مکالمهٔ ساده، رازِ دوست داشتن را برملا می‌کند: در دوست‌داشتن اُنسی هست که آسایش به ارمغان می‌آورد. به همین‌خاطر، وقتی، به تعبیر عطار، «اندوهی طویل» داریم، سراغ خانهٔ دوست را می‌گیریم: به امیدِ انس و آسایش.