فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولانا» ثبت شده است

میان دردهای کُهنه دنبال چه میگردی؟
شگفتا مَرد، چه‌شبها را سحر کردی

-یا.سین/سحرِ٢۴بهمن١۴٠١

 

پی‌نوشت: شاید نزدیک به یکساعت راجب همین بیت با استاد محمودی نازنین در اتاق اساتید دانشگاه آزاد گپ زدیم. مصرع دوم ابتدا این شکلی بود؛
«شگفتا مرد، هم دردی و هم‌دردی»
که بدلیل تکرار لفظ تغییرش دادم.
درواقع ٢۴بهمن تاریخ تکمیل این مصرع است. یادش بخیر.

کاش میشد به جز آدم بودن، ماهیت دوم داشت و به‌طور پاره‌وقت زندگی‌کرد. اونوقت من از ۴صبح خروس‌خون چراغای خونه‌ی مادربزرگا که روشن می‌شد، یه پرنده میشدم میرفتم لای درختای تو حیاط‌شون. و فقط شب، برای خوابیدن به انسان‌بودنم برمی‌گشتم.

-یاسین، زمستان‌چهارصدودو