فلک

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

صبر بسیار بباید پدر پیر "فلک" را

فلک

فلک سومین وبلاگ من پس از پاریس نیوز و جمله است که هردو با سابقه ای دوازده ساله به دلیل عدم تعهد یکی از سرویس دهندگان وبلاگ نویسی، براحتی حذف شدند.
اینجا یادداشت های روزانه ام را مینویسم و شعرهایم را منتشر میکنم.
گرچه مطلعم وبلاگ این روزها قلدری سابق خودش را از دست داده است وکمتر کسی در این ایام آن را جدی میگیرد، اما بنظر من یک روزانه نویس، حتما باید یک وبلاگ داشته باشد و مدام درحال نوشتن باشد.
در وبلاگ فلک، یادداشت ها و شعرهایم را منتشر میکنم. البته اگر بشود نامش را گذاشت شعر.
همین و باقی بقای تان
ارادتمند-یاسین

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرفین» ثبت شده است

زخم آنجاست که؛ | یادت نیست و جملاتی را به زبان می‌آوری که در گذشته احترام داشتنند؛ | و بعد یادت می‌آید که حالا دیگر نابجاست | مظلومانه پس‌اش میگیری؛ | حرف توی حرف باز میکنی که خودت را توی جملات گم کنی | اما مگر گم میشوی؟ هرگز! | پس بر آخرین لحظات جان‌دادن، چشم میبندی | که فقط نبینی.

مِهر دیروز، فردا به نفرین می‌رسد
با دعای مرگ، ذکر آمین می‌رسد

بی‌خبر بودن به‌نوعی نعمت است
از در و دیوار، اخبار غمگین می‌رسد

از پسِ طوفان، آرامش ندارد حاصلی
بعد خوکردن به درد، مرفین می‌رسد

چون زمین خوردی حتما برای دیدن‌ات
آنکه زجرت داده زودتر به بالین می‌رسد

ما از آغاز با اشک به دنیا آمدیم
بارالها، کی لبخند شیرین می‌رسد؟

 

-یاسین، آبان چهارصدودو